1.شنیدم توسه ساعت سه کیلو لاغرکردی

ای ناقلادماقتو عمل کردی

2.امروزتواین برف با چنان مشقتی ازشیب پارکینگ خونه مون

اومدم بالا ورفتم بیرون که یه ساعتی بود همسایه ها آویزون از

پنجره تخمه میشکوندن و میخندیدن :ا

3.دختره استاتوس زده ازسگی پرسیدم بعد ازیه عمروفاداری

چی گیرت اومد ....؟!سرش رو پایین انداخت وگفت فقطو فقط قلاده

منم زیرش نوشتم زبون سگارو ازکجا میدونی؟

نمیدونم چراکلی بهم فحش داد

ملت راونی شدن به مولا

4.یه بارراننده تاکسیه تعریف میکرد

میگفت :یه باریه خانوم چادری که فقط چشم ودماقش معلوم بود سوارتاکسی

شد همین که خواست کرایه بده یه دفدفه دیدم یه لیوان اوردوسمت من

که دستمون به هم برخوردنکنه منم نامردی نکردم زدم کنارازداشبورد یه

انبردست برداشتم پولو باانبردست ازلیوان برداشتم